اولین پژوهشگاه رسمی و نخستین موسسه مستقل نظرسنجی

مقالات و تازه های نشر:

حق‌الناس یعنی چه؟/ در زمین درست و صحیح زندگی کن

حق‌الناس یعنی چه در زمین درست و صحیح زندگی کن
واحد ارتباطات و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و هنر، امیرالمومنین (علیه‌السلام) فرمودند: من استمع الی قارئٍ یقرء‌ها (بسم الله الرحمن الرحیم) کان له بقدر ما للقارئ، کسی که به بسم الله الرحمن الرحیم گوش فرادهد به اندازهٔ قرائت‌کننده آن ثواب می‌برد.

سوال؛ حق‌الناس یعنی چه؟ حق الناس یعنی حساب و کتابی که در آن با مردم طرفیم. بدهی که به مردم داریم. حق‌الناس مصادیق مختلفی دارد. امشب اگر توفیق شود به‌طور خاص به بحث «همسایه» می‌پردازیم. اینها مصادیقی از حق‌الناس است که شاید از نظر ما خیلی پیش‌پاافتاده باشد. ما لازم نیست دنبال چیزهای عجیب و غریب در بحث حق‌الناس باشیم. اگر این سه شب احیا، مناجات کردیم و نماز خواندیم و اگر این روزهای ماه مبارک را روزه می‌گیریم، اثر این روزه و نماز باید در زندگی ما مشخص شود. من شبی جمله‌ای از امام موسی صدر گفتم که مورد توجه خیلی از دوستان قرار گرفت. ایشان می‌گویند: دین پیش از اینکه توشه‌ای برای آخرت ما باشد، والا‌ترین وسیله برای زندگیست. اگر نماز و روزهٔ من زندگی امروزم را درست و اصلاح نکند و در رفتارم تأثیرگذار نباشد، معلوم نیست برای آخرتم هم خاصیتی داشته باشد.

یک مثال عینی می‌زنم. اگر من دیشب در مجلس احیا دعا کردم، نماز خواندم و به درگاه خدا گریه کردم ولی امروز در رانندگی مراعات مردم را نکنم، حتماً یک جای کار می‌لنگد. من از رانندگی مثال می‌زنم تا کسی فکر نکند می‌خواهیم راجع به حق‌الناس از چیزهای عجیب و غریب و آسمانی حرف بزنیم. نخیر. مسائل عجیب و غریب را‌‌ رها کن و در زمین درست و صحیح زندگی کن. این زبان حال دین است. دین آمده است که ما را برای زندگی روزمره اصلاح کند. اگر می‌خواهید در آسمان اتفاقی بیافتد باید از زمین شروع کنید! در ارتباط با همسایه، پدر و مادر، در رانندگی، در خرید و فروش باید مسائلی را رعایت کنیم. اگر نماز، نماز باشد در رانندگی من خودش را نشان می‌دهد. در حرف زدن من تأثیر می‌گذارد و من دیگر نمی‌توانم حرف زشت به زبان بیاورم. نمی‌توانم با دیگران با بی‌احترامی صحبت کنم. نمی‌توانم راحت غیبت کنم و تهمت بزنم. نماز و روزهٔ من باید در همسرداری و برخورد با پدر و مادر و در برخورد با همکاران و در رفتار من در جامعه، خودش را نشان دهد. آدم دین‌دار باید فرقی با آدم بی‌دین داشته باشد. ظواهر دینی که خیلی هم اهمیت دارند و گاهی بحث حلال و حرام خدا برای آنها مطرح می‌شود، مقدمه‌اند برای اینکه من در دایرهٔ عمل درست رفتار کنم.


ما موقع حرف زدن و شعار دادن بسیار پرحرارتیم اما پای عمل کردن که می‌رسد باید دید چه کسی مرد عمل است. در وقت عمل، نوبت خود من است که پا پیش بگذارم. منی که امشب از همسایه‌داری حرف می‌زنم، فردا اگر با همسایه‌ام دعوا کردم معلوم می‌شود چقدر مرد میدان بوده‌ام. در روز قیامت حق‌الناس در حیطهٔ بخشش خداوند نیست. باید با خود شخص مسئله را حل کنیم. اگر ماشین کسی را خط انداختیم نمی‌توانیم از خدا بخواهیم که ببخشد. اگر کسی در خانهٔ وقفی نشسته است، باید پول آن را بپردازد. این شخص نمی‌تواند شب احیا گریه کند که خدایا ببخش. این پول وقف است، باید پرداخت کنی. چون بحث وقف مطرح شد این موضوع را متذکر شوم که به هیچ عنوان در مال وقفی نمی‌شود دست برد. در قرآن کریم هم این آیه صراحتاً آمده است؛ فمن بدله بعد ما سمعه فإنما إثمه على الذین یبدلونه إن الله سمیع علیم. یک مسائلی مثل حق یتیم، حق بیوه زن یا ظلم به مردم جزو حق‌الناس است و شوخی‌بردار نیست. من اگر جنسی را به مردم گران فروختم یا حقی از آنها ضایع کردم یا پارتی‌بازی کردم و فرزند من جای کس دیگری سر کار رفت، من شب احیا نمی‌توانم گریه کنم که خدایا من را ببخش!


شبی که بحث خوش‌اخلاقی را داشتیم، روایتی بود که نخواندم و الان جا دارد که مطرح کنم. روایت بسیار عجیبی است. افرادی نزد پیامبر (صلوات‌الله‌علیه) آمدند و گفتند: و قد قیل له ان فلانة تصوم النهار و تقوم الیل و هی سیئة الخُلق تُؤذی جیرانها بلسانها؛ پیامبر در جواب فرمودند: لا خیرَ فیها، هی من اهل النّار. گفتند فلان خانم هر روز روزه است و هر شب نماز می‌خواند در حالی که بد اخلاق است و همسایگانش را با زبانش آزار می‌دهد. پیامبر فرمودند خیری دراو نیست. او از اهل جهنم است.


این قسمت را تند و شدید می‌گویم چون تند هست! طرف نماز می‌خواند، بخواند، روزه می‌گیرد، بگیرد. حجاب جزء احکام قطعی است اما اگر کسی حجاب داشته باشد و دیگران را اذیت کند، این فرد اهل جهنم است. این حرف پیامبر است نه حرف من. در اینکه بی‌حجابی اشتباه و گناه است شکی نیست. اما این حرف صریح پیامبراست. دین آمده است که زندگی ما را درست کند. ظاهر دین مقدمه‌ای است برای حقیقت عمل. شاید شبهه‌ای پیش بیاید که در کل دنیا حق‌الناس‌های خیلی بزرگی انجام می‌شود که رفتار من با همسایه‌ام به عنوان حق‌الناس در آنها اصلاً به چشم نمی‌آید.

در اینکه هر کسی به اندازهٔ مسئولیتی که بر عهده دارد، فردای قیامت بازخواست می‌شود شکی نیست. منتها منی که دو نفر کارمند زیر دستم کار می‌کنند باید با‌‌ همان دو نفر خوب برخورد کنم و کسی که مدیر کل است جور دیگری مسئولیت دارد. ما در کشور مشکل زیاد داریم و کسی نمی‌تواند آن را کتمان کند. یکی از مشکلات ما در کشور این است که هر کسی تقصیر را به گردن دیگری می‌اندازد. من به اندازهٔ خودم باید درست عمل کنم. چکار به بقیه دارم؟ اگر من هم بد عمل کردم دقیقاً مثل کسی می‌شوم که به او بد و بیراه می‌گویم چون فلان حق را ضایع کرده است. من به اندازهٔ خودم فردای قیامت جوابگو هستم و کسی که مسئولیت بیشتری دارد به سهم خودش باید جوابگو باشد. در کتاب شریف میزان‌الحکمه فقط هشت صفحه در باب همسایه نوشته است که من سعی می‌کنم روایاتی از آن را فقط بخوانم. در روایتی از پیامبر (صلوات‌الله‌علیه) است که فرمودند: با همسایه‌ات درست رفتار کن تا مؤمن باشی. پیامبر (صلوات‌الله‌علیه) فرمودند: جبرئیل از طرف خدا آنقدر به من سفارش همسایه را کرد، که منتظر بودم بگوید همسایه از همسایه ارث می‌برد.

بالا‌تر از این در روایات آمده است: حُرمة الجار علی الإنسان کَحُرمة اُمّه، حرمت همسایه بر انسان، مثل حرمت مادر انسان است. من با همسایه‌ام چه برخوردی می‌کنم؟ گاهی من اصلاً همسایه‌ام را نمی‌شناسم. همین مسئله که همسایه‌ها با هم ارتباطی ندارند از دیدگاه بعضی افراد نکتهٔ مثبت یک مجتمع مسکونی تلقی می‌شود. در روایت داریم اگر همسایه‌داری کنید رزقتان زیاد می‌شود. من اگر با همسایه بدرفتاری کنم کاسبی‌ام به مشکل برمی‌خورد. این خیلی عجیب است. می‌گوییم چرا مرگ‌های ناگهانی زیاد شده است. کمی فکر کنیم که این طرز برخورد ما با هم، شاید یکی از دلایل اینگونه اتفاقات باشد. برخورد بد بچه با والدین، همسایه با همسایه و... همه در زندگی ما تأثیرگذارند. در روایت است که فرمودند: حُسن الجوار یُعمر الدیار و یزید فی الأعمار، همسایه‏داری نیکو، شهر‌ها را آباد و عمر‌ها را طولانی می‌‏کند.

امیرالمومنین (علیه‌السلام) در هنگام شهادت در وصیت خود فرمودند: الله لله فی جیرانکم فإنهم وصیة نبیّکم ما زال یوصی بهم حتى ظننا انه سیورثهم، در مورد همسایگان خود خوش‌رفتارى کنید، چرا که آنان مورد توصیه و سفارش پیامبر شما هستند. او همواره نسبت به همسایگان سفارش مى‏فرمود تا آنجا که ما گمان بردیم به زودى سهمیه‏اى از ارث برایشان قرارخواهدداد. در روایت آمده است: ما تأکدت الحُرمَة بمثل المصاحبة و المُجاورة، یعنی هیچ چیز بیشتر از حرمت نگه داشتن همنشین و همسایه حرمت ندارد. مرام دین در اینجا مشخص می‌شود. دین می‌گوید اگر با کسی دو ساعت یا چند روز همراه بودی، بر تو حرمت پیدا می‌کند و حق هر رفتاری را با او نداری. یعقوب لیث زمانی که به دزدی از پادشاه رفته بود، چون نمکی از اموال پادشاه را چشید، همهٔ اموال دزدی را برگرداند! او گفت: از مردانگى و مروت به دور است که ما نمک کسى را بخوریم و نمکدان او را هم بشکنیم. و بعد همهٔ اموال دزدی را برگرداند. واقعاً دزد هم دزد بامرام!


سوال می‌شود؛ در شهر ما بیمارانی هستند، آیا آنها به گردن ما حق دارند؟ بله قطعاً اینطور است. در بحث صدقه می‌گویند اگر در بستگان و نزدیکان فقیری هست، اول صدقه به او تعلق می‌گیرد. لذا حتی به جهت جغرافیایی اول منطقه و شهر خود انسان در اولویت قرار می‌گیرد و بعد مناطق دیگر. طبیعتاً این مسئولیت، بسیار سنگین است. در مورد حرمت مردم، امیرالمومنین (علیه‌السلام) در عهد مالک اشتر می‌فرمایند: الناس صنفان اما اخ لک فی الدین أو نظیر لک فی الخلق، مردم دو دسته‌اند: یا برادر دینى تو هستند و یا انسانند و از نظر آفرینش با تو یکسان.

یعنی حتی اگر برادر دینی تو نیست، مثل تو مخلوق خدا است و به همین جهت بر گردن تو حقی دارد. چه برسد به اینکه مؤمن باشد. امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: ان اقرب ما یکون العبد الی الکفر أن یواخی الرجل علی الدین فیحصی علی عثراته و زلاته لیعنفه بها یوماً، نزدیک‌ترین کار بندگان به کفر آن است که آدمی با کسی در امر دین برادری کند و بعد لغزش‌های او را محاسبه کند ـ زاغ‌سیاه کسی را چوب بزند ـ تا روزی که لازم شد علیه او بکار گیرد و پرونده برایش درست کند یا در سایتی خبری علیه او منتشر کند. ما گاهی یادمان می‌رود که حرمت مؤمن بالا‌تر از حرمت کعبه است!

به روز قدس نزدیک می‌شویم. امشب توفیق بود با جمعی از استادان دانشگاه محضر مقام معظم رهبری بودیم. ایشان نکته‌ای در مورد روز قدس گفتند که برای من خیلی جالب بود. تعبیر ایشان این بود: شرکت در راهپیمایی روز قدس، کمک به امنیت ملی است. نکتهٔ بسیار ظریفی است. شرکت من به عنوان یک ایرانی در راهپیمایی یک جور پیام است. واقعیت این است که تنها حکومتی که جلوی براندازی فلسطین به دست صهیونیسم و امریکا و انگلیس ایستاده است، جمهوری اسلامی است. لذا حضور ما در راهپیمایی یک بحث شخصی نیست. نمی‌توانیم بگوییم به ما مربوط نیست. این نکته را گفتم که تک‌تک ما در این قضیه خودمان را مسئول بدانیم که قطعاً اینطور خواهد بود.

چند کتاب معرفی می‌کنم. فضیلت‌های فراموش شده. نویسنده، حسینعلی راشد، به اهتمام جلال رفیع، انتشارات اطلاعات. شرح حال حاج ملا آخوند تربتی است. مرد بزرگی که بسیار عادی زندگی کرد. فضائلی هم که از ایشان در این کتاب آورده شده، مثل خیلی از بزرگان عجیب و غریب نیست. کتاب بسیار خواندنی و جذابی است. این کتاب به چاپ سی‌ام رسیده است. کیمیای محبت. نویسنده، محمد محمدی ری‌شهری، ناشر، دارالحدیث. زندگینامه مرحوم شیخ رجبعلی خیاط است که البته این بزرگوار شیخ نبود و دیگران ایشان را شیخ نامیدند. رجبعلی خیاط یک کاسب ساده و بسیار اهل دل بود. از آن آدم‌هایی بود که همیشه می‌گفت هر سوزنی که می‌زنی برای خدا بزن. در این کتاب دارد که افرادی پیش ایشان می‌آمدند که در زندگیشان گیر و گرفتی بود و رجبعلی خیاط به آنها توصیه می‌کردند که یک جعبه شیرینی بگیر و به دیدن خانواده‌ات برو. خواندن این کتاب برای زندگی روزمره و رفتار ما با یکدیگر بسیار مفید است.

امشب  شب ماه مبارک رمضان هم هست و ما در جمع مؤمنین هستیم. همه چیز برای استجابت دعا آماده است. برای همهٔ بیماران و رفع همهٔ گرفتاری‌ها دعا کنیم. آیةالکرسی مقدمهٔ برآورده شدن حاجات است. در روایتی از پیامبر (صلوات‌الله‌علیه) است که فرمودند: برای استجابت دعا آیةالکرسی بخوانید.
مقالات و تازه های نشر   /   فرهنگ و معارف دینی   /   تاریخ: 1 تير 1394   /   کد مطلب: 224   /   بازدید: 6846