مقالات و تازه های نشر:
هرم چهاروجهی اقتصاد مقاومتی
واحد ارتباطات و اطلاع رساني پژوهشگاه فرهنگ و هنر : اقتصاد مقاومتی را میتوان به چهارگونه، تعریف کرد و چهار الگو از آن یا ترکیبی از همه آنها را در کشور بهعنوان پروژههایی ملی پیگیری کرد.
اقتصاد موازی
تعریف اول از اقتصاد مقاومتی به مثابه "اقتصاد موازی" است؛ یعنی همانطور که انقلاب اسلامی با توجه به نیاز خود به نهادهایی با روحیه و عملکرد انقلابی، اقدام به تأسیس نهادهایی مانند کمیته امداد، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و بنیاد مسکن کرد، امروز نیز باید برای تأمین اهداف انقلاب، این پروژه را ادامه داده و تکمیل کند؛ چراکه انقلاب اسلامی به اقتصاد مقاومتی و نهادسازیهای مقاومتی در اقتصاد نیاز دارد که چه بسا ماهیتاً از عهده نهادهای رسمی اقتصادی برنمیآید. پس باید نهادهایی موازی برای این کار ویژه ایجاد کند؛ یعنی ما در کشورمان به "اقتصاد پریم" نیاز داریم. این امر البته به معنای نفی نهادهای مرسوم نیست؛ کما اینکه اکنون ما همزمان از هر دو نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی برای دفاع از انقلاب بهرهمندیم. البته این الگو در مدلهای حکمرانی مرسوم در دنیا و اتفاقاً در کشورهایی که از تجربه و توان حکمرانی بیشتری برخوردار باشند، وجود دارد و این کشورها از نظامهای چندلایه سیاستگذاری و اداره امور عمومی برخوردارند. بهعنوان مثال میتوانیم از حضور همزمان نهادهای دولتی، سازمانهای مردمنهاد، خیریه و بنگاههای خصوصی در عرصه بهداشت و سلامت یا حتی در عرصه دفاعی و امنیتی کشورهای توسعهیافته غربی نام ببریم. البته مهمترین مشکل این الگو این است که حسب نیازهای خاص انقلاب اسلامی و در عرصه اجرا با پرسشهای نوینی روبهرو خواهد بود، زیرا مثلاً هیچ تصوری از "بانک مرکزی موازی" در یک کشور و سامانبخشی به عرصه پولی- مالی کشور در دو لایه دولتی و عمومی وجود ندارد، اما باز هم منطقاً نمیتوان این الگو را در زمره مدلهای اداره نشدنی و غیرمعقول به حساب آورد.
اقتصاد ترمیمی
تعریف دوم از اقتصاد مقاومتی عبارت از اقتصادی است که در پی "مقاومسازی"، "آسیبزدایی"، "خللگیری" و "ترمیم" ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است. یعنی اگر در رویکرد قبلی میگفتیم که فلان نهاد نمیتواند انتظارات ما را برآورده کند، در رویکرد جدید بهدنبال آن هستیم که با بازتعریف سیاستهای نهادهای موجود، کاری کنیم که انتظارات ما را برآورند. مثلاً در این تعریف، ما از بانک مرکزی یا وزارت بازرگانی میخواهیم که کانونهای ضعف و بحران را در نظام اقتصادی کشور شناسایی و خود را براساس شرایط جدید اقتصادی، تحریمها یا نیازهای انقلاب اسلامی بازتعریف کنند و در نتیجه عملکردی جهادی ارائه دهند. در مقام تمثیل میتوان گفت، این کار شبیه همان کاری است که "پتروس فداکار" با فروبردن انگشت خود در تَرَک دیواره سد انجام داد؛ یعنی باید ترکهای ساختاری دیوار نهادهای اقتصادی را ترمیم کنیم. این مسأله یعنی ترمیم و مقاومسازی ساختارهای اجرایی و اداری کشور حسب نیازهای مختلف و مقتضیات زمان و مکان، امری دور از ذهن نیست. کشورهای توسعهیافته نیز در برهههایی از تاریخ اقتصادی خود، مجبور به مقاومسازی ساختارهای اقتصادی شدند. مثلاً غرب پس از دو شوک نفتی ۱۹۷۹ و ۱۹۸۳ میلادی، اقدام به جایگزینی سوختهای فسیلی با سایر سوختهای نوین کرد؛ بهطوریکه امروزه با قیمتهای بالای ۱۰۰ دلار نیز دچار شوک نفتی نمیشود. با این توضیحات ما امروز فقط نیازمند عزمی ملی برای اجرای این پروژه ملی و ارزشی هستیم.
اقتصاد دفاعی
تعریف سوم از اقتصاد مقاومتی، متوجه "هجمهشناسی"، "آفندشناسی" و "پدافندشناسی" ما در برابر آن هجمه است. یعنی ما باید ابتدا بررسی کنیم که مخالفان ما حمله به اقتصاد ایران و اخلال در آن را چگونه و با چه ابزارهایی صورت میدهند. بنابراین وقتی به اقتصاد مقاومتی دست یافتهایم که ابزارها و شیوههای هجمه دشمن را پیشاپیش شناخته باشیم و براساس آنها استراتژی مقاومت خود را علیه آنان تدوین و اجرا کنیم. بدیهی است تا آفند دشمن شناخته نشود، مقاومت متناسب با آن نیز طراحی و اجرا نخواهد شد.
اقتصاد الگو
چهارمین تعریف نیز این است که اساساً اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاهمدت سلبی و اقدامی صرفاً پدافندی نیست؛ برخلاف سه تعریف قبلی که اقتصاد مقاومتی را یا پدافندی یا کوتاهمدت میدانستند، این رویکرد چشماندازی کلان به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران دارد و یک اقدام بلندمدت را شامل میشود. این تعریف هم که به نظر میرسد دور از دیدگاههای رهبر معظم انقلاب نیست، رویکردی ایجابی و دوراندیشانه دارد. در این رویکرد، ما در پی "اقتصاد ایدهآلی" هستیم که هم اسلامی است و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول منطقه میرساند؛ اقتصادی که برای جهان اسلام الهامبخش و کارآمد بوده و زمینهساز تشکیل "تمدن بزرگ اسلامی" باشد. به این معنا اساساً در الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، یکی از مؤلفههای مهم الگو باید متضمن مقاومت و تحقق آن باشد. در این مقوله است که اقتصاد مقاومتی مشتمل بر اقتصاد کارآفرینی و ریسکپذیری و نوآوری میشود. البته همه این چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی به نوعی با هم رابطه "عموم و خصوص مِن وجه" دارند، منتها برخی کوتاهمدت و برخی بلندمدت هستند و البته ترکیبی از استراتژیهای مطلوب را نیز برایمان به تصویر میکشند. /مرجع : وزارت اقتصاد